در زمان کدام حکومت فردوسی میزیست؟
بیوگرافی فردوسی
فردوسی در چه زمانی میزیسته است؟
حکیم ابوالقاسم فردوسی در چه قرنی زندگی میکرد؟
فردوسی در کدام حکومت زندگی میکرد؟
فردوسی در زمان کدام حکومت میزیست؟
جواب :سلطان محمود غزنوی
زندگی نامه فردوسی:
ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ سوم دی ماه ۳۱۹ هجری خورشیدی - درگذشتهٔ پیش از ۳۹۷ خورشیدی، در توس خراسان)، سخنسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایران است
فردوسی را بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو دانستهاند.
فردوسی در شاهنامه از دودمانهای پادشاهی پیشدادیان و کیانیان و اشکانیان و ساسانیان نام بردهاست. سرودههای دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شدهاست که بیشتر بیپایه دانستهاند. شناختهشدهترین آنها مثنوی یوسف و زلیخا و گرشاسپنامه و هجونامهای در نکوهش سلطان محمود است
بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در ۳ دیماه سال ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) برابر با ۳۲۹ هجری قمری در روستای پاژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود. نظامی عروضی، نخستین پژوهندهای که دربارهٔ زندگی فردوسی جستاری نوشتهاست، زایش فردوسی را در روستای «باز» (پاژ) دانستهاست.بنمایههای تازهتر روستاهای «شاداب» و «رزان» را نیز جایگاه زایش فردوسی دانستهاند اما بیشتر پژوهشگران امروزی این گمانهها را بیپایه میدانند.
سال زایش فردوسی در ۳۲۹ هجری قمری از آنجا دریافته شدهاست که در یکی از سرودههای فردوسی میتوان زمان چیرگی سلطان محمود غزنوی بر ایران در سال ۳۸۷ هجری قمری (برابر با ۳۷۵ خورشیدی) را دریافت کرد:
بدانگه که بُد سال پنجاه و هشتنوانتر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیداردل زنده شدزمین و زمان پیش او بنده شد
و همچنین با درنگریستن به این که فردوسی در سال ۳۸۷ قمری، پنجاه و هشت ساله بودهاست، میتوان درست بودن این گمان را پذیرفت. با این حال، شمار دیگری از فردوسیپژوهان سالهای دیگری را برای سال زایش فردوسی آوردهاند. نولدکه به این نتیجه میرسد که او اندکی پس از ۳۲۰ قمری زاده شدهاست. موهل بر این باور است که زایش فردوسی باید در سال ۳۲۹ قمری (۹۳۹–۹۴۰ میلادی) باشد. رکنالدین همایونفرخ دیدگاه دیگری دارد و سال ۳۱۳ را سال زایش فردوسی میداند.
درگذشت و آرامگاه
سال مرگ فردوسی تا چهار سده پس از زمان او در بنمایههای کهن نیامدهاست. نخستین نوشتهای که از زمان مرگ فردوسی یاد کرده مقدمه شاهنامه بایسنقری است که سال ۴۱۶ هجری قمری را آوردهاست. این دیباچه که امروزه بیپایه بودن نوشتارهای آن عیان گردیده، از بنمایه دیگری یاد نکردهاست. تذکرهنویسان پسین، همین تاریخ را بازگو کردهاند. حمدالله مستوفی و فصیح خوافی نیز همین رای را دارند. جدای از آن تذکرةالشعرای دولتشاه (که آن هم بسیار بیپایهاست) زمان مرگ او را در سال ۴۱۱ هجری قمری آوردهاست.محمدامین ریاحی، با درنگریستن در گفتههایی که فردوسی از سن و ناتوانی خود یاد کردهاست، این گونه نتیجهگیری کردهاست که فردوسی میبایست پس از سال ۴۰۵ هجری قمری و پیش از سال ۴۱۱ هجری از جهان رفته باشد. اما همایونفرخ با در نظر گرفتن این که زایش فردوسی در سال ۳۱۳ و عمر او ۷۲ یا ۷۳ بوده، سال درگذشت او را ۳۸۵ یا ۳۸۶ دانستهاست.
چنانکه مشهور است، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد. و ناچار او را در باغ خودش درون شهر طابران توس، نزدیک به دروازهٔ شرقی رزان به خاک سپردند. خاکجای او زیارتگاه اهل دانش و معرفت بود و با آنکه بارها آن را با خاک یکسان کردند از نو ساخته میشد.خبری نه چندان درست ساختن اولین بنا بر گور فردوسی را به سپهدار توس در زمان فردوسی، یعنی ارسلان جاذب نسبت داده، که یاد او در دیباچهٔ شاهنامه آمدهاست.[۳۹] پس از آن عبیدالله خان ازبک بنا به تعصبی که بر ضد شیعیان داشت، دستور ویرانی خاکجای فردوسی را داد تا اینکه قاضی نورالله شوشتری از آن دیدار کرد. در روزگار پادشاهان صفوی با توجه به آبادانی مشهد و پیرامون آن، خاکجای خرابه دوباره ساخته شد. خاکجای فردوسی بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه بازسازی شد.
مذهب فردوسی
بر اساس بیتهایی در خود شاهنامه و بنمایههای نخستینی چون آثار نظامی عروضی و نصیرالدین قزوینی، فردوسی یک مسلمان شیعه بود؛ ولی برخی از پژوهشگران در سالهای اخیر در مورد کیش وی و شاخهٔ شیعی آن اظهار تردید کردهاند. برخی تنها او را شیعه نامیدهاند؛ برخی دیگر همچون ملک الشعرای بهار این سؤال را پرسیدهاند که آیا فردوسی شیعهٔ زیدی، اسماعیلی و یا دوازده امامی بوده است. نولدکه بر این باور بود که فردوسی شیعه بود ولی او را جزو گروه تندرو (غلات) نمیدانست. شیرانی فردوسی را سنّی یا شیعهٔ زیدی میخواند ولی شیرانی بیشتر دغدغهٔ دفاع از سنی مذهب بودن سلطان محمود را دارد. محیط طباطبایی نیز فردوسی را شیعهٔ زیدی میدانست. عباس زریاب خویی بحث میکند که فردوسی شیعهٔ اسماعیلی است در حالی که احمد مهدوی دامغانی بر این باور است که فردوسی شیعه دوازدهامامی است. تنها گواهی که برای سنّی یا زیدی مذهب بودن فردوسی آورده شدهاست همان بیتهایی است که در ستایش ابوبکر، عمر و عثمان در بخش آغازین شاهنامه آوردهشده ولی این بیتها همچنان که از سیاق آنها بر میآید با متن همخوانی ندارند و افزودنی هستند. با کنار گذاردن این بیتها شکی باقی نمیماند که فردوسی شیعه بودهاست. افزون بر این، باید این مطلب را در نظر داشت که توس از دیرباز کانون تشیع بودهاست و نیز خاندان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق هم به ظاهر شیعه بودهاند.
فردوسی و سلطان محمود
فردوسی در اوایل سال ۳۸۹ هجری یک شاهنامهٔ کامل پیشکش احمدخان لنجانی کردهاست. بر این پایه، بخش زیادی از روایتهای معمولی که فردوسی شاهنامه را برای سلطان محمود غزنوی ساخته و بلکه سلطان محمود او را وادار به این کار کرده و پیش از آنکه اصلاً فردوسی را بشناسد در نظر داشتهاست که خداینامه به نظم آورده شود، به کلی بیپایه میگردد. برای آن که سبکتگین پدر محمود در ماه شعبان ۳۸۷ مرده و محمود مدتها برای به دست آوردن تاج و تخت در زد و خورد بوده و تازه در جریان سال ۳۸۹ حکمران خراسان شدهاست و به فرض اینکه آن صورت پیشین شاهنامه ناقصتر از شاهنامهای که یازده سال بعد تمام شدهبود، بودهباشد، باز در هر حال شاعر بخش بیشتر کار را پیش از آن که به فکر محمود بیفتد و در زمانی که هنوز تابع سامانیان بوده، به پایان رساندهاست. به حدس نولدکه بخش زیادی از کتاب را در وطنش سرودهاست. اما به طوری که از آخرین بیت یک نسخهٔ لندن برداشت میشود، فردوسی مدتی در خان لنجان نزدیک اصفهان نزد احمد بن محمد که در هر حال یکی از بزرگان بوده، به سر بردهاست.
با قدرتیابی محمود در خراسان، فردوسی بر آن میشود که پس از پایان کار، نام او را در کتاب خویش بیاورد. اما او نمیتوانست منتظر بماند تا کار به انجام برسد، و از سوی دیگر فردوسی به پایان نزدیک میشد و هنوز محمود به او توجهی ننموده بود، پس همین، سبب اشارههایی گلایهگونه نسبت به محمود شد. تا اینکه سرانجام در هجونامه همهٔ ستودنهای پیشین محمود در شاهنامه از میان رفت. فردوسی در هجونامه چندین بار از «از این نامه» یاد میکند و همین سبب شدهاست که نولدکه نتیجه گیرد که هجونامه به عنوان پیوست شاهنامه سروده شده و هدف فردوسی از این کار بازپسگرفتن ستایشهای پیشین خویش بودهاست. بنابراین شاهنامه همانگونه که فردوسی در هجونامهٔ خویش یادآور شده، به نام محمود نبودهاست.
منبع:ویکی پدیا